فرقه های انحرافی در امر معنویت ، خصوصا آن دست از سازمانهای تازه ظهور یافته به دلیل اثرگذاری فوقالعاده گسترده بر روان- روح- جسم و ساختار اعتقاد و اندیشه افراد و مریدان، موجبات ابتلای تعدادی قابل ملاحظهای از شهروندان به انواعی از آسیبهای مهلک و فردی را فراهم آوردهاند. افراد به سه صورت کلی تحت تاثیر آموزههای فرقهها و تربیت فرقهای قرار دارند:
1_ از طریق آموزههای سنتی و باورهای خرافی کهن که عموما بصورت قومی و خانوادگی منتقل میشود.
2_ از مسیر عضویت، هواداری ویا کنشگری درون فرقههای انحرافی
3_ از طریق مطالعه و تاثیرپذیری آثار فرقهای همچون مطالعه کتب و مجلات ویا تماشای برنامههای تلویزیونی و همچنین محتوای تولید شده بر پهنهی شبکههای اجتماعی که این گروه علیرغم عدم انسجام از فراوانی بسیاری برخوردار میباشند. بنابراین ما سه گروه نیازمند درمان عقیدتی، روحی و روانشناسی داریم. رسوبات برجای مانده در افراد موجب انواعی از اختلالها و نارساییها میشود که من جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1_ وسواس: اغلب اعضای فرقهها در خصوص اعمال فردی، شخصی قطب یا سرکرده و یا مسترهای فرقه و همینطور در سایر شئون زندگی مبتلا به وسواس میباشند.
2_ توهم: اغلب مبتلایان به آموزههای فرقهای از انواع توهم رنج میبرند که این رنج ناشی از توهمات واقعی ویا کاذب است، چرا که اساسا قوای وهم خود دارای حقیقتی و موجودیتی قابل ملاحظه میباشند.
3_ میل به انزوا و گوشهگیری: به افراد مکرر توصیه میشود تا از محیط های اجتماعی کناره گرفته و عزلت نشینی را در پیش بگیرند. این انزوا عملا فرد را در معرض انواعی از بیماریهای دیگر قرار میدهد. همچنین به این دلیل که در مهارت توانایی روابط بین فردی کمبود دارند از سوی دوستان و اطرافیان طرد میشوند و بعضا مورد تمسخر قرار میگیرند.
4_ میل به خشونت: فرقهها و آموزههای الحادی انسانها را به داشتن امیال خشونتآمیز، تجاوز و تهاجم تشویق میکنند. کارنامه فعالیتهای تروریستی یا تخریب اماکن عمومی یا تجاوز جنسی به خوبی گویای این اثر تخریب است.
5_ شیفتگی و وابستگی: اشخاص تحت تاثیر فرقهها عموما از شیفتگی و وابستگی بیمارگونه به رهبر فرقه و همچنین مکانها، آداب و رسوم و حتی ادبیات الحادی و شیطانی رنج میبرند. بررسیها نشان میدهد این افراد توان روحی و فکری لازم برای رها شدن از گروه را ندارند.
6_ افسردگی و میل به خودکشی: تجربیات تلخ افراد در فرقهها و همینطور نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر سلسله مراتب فرقهای ، موجب میشود تا افراد ابتدا مبتلا به افسردگی و سپس میل به خودکشی پیدا کنند. در گروههای قدیمی تصوف و همچین در جریانهای تازه ظهور یافته همچون فرقه حلقه این امر به وفور قابل ملاحظه میباشد.
7_ میل بر خودآزاری: میدانیم که فرقهها اشخاصی را دعوت به تحمل ریاضتهای گوناگون برای دستیابی به مقامات یا کرامات به اصطلاح معنوی میکنند. این میان پس از طی مدتی رفتارهایی ازین دست در افراد تبدیل به عادتهایی از خودآزاری و انواع آن میشود. صدمه زدن به بدن، بیخوابیهای عمدی، مصرف مواد مخدر و روانگردانها برای احساس ارتباط با ارواح گوناگون و ..... مواردی از میل وافر انسانهای درون این مجموعهها به خودآزاری است.
8_ ابتلا به بیماری جادوگرای یا اسکیزوتایپی : مهمترین محوری که سلامت روانی، سلامت عقیده و حتی سلامت جسمانی شهروندان ایران اسلامی را مورد حمله قرار داده است میل وافر به استفاده از انواع و اقسام روشهای جادوگری برای حل مساله است. وهمچنین این افراد روابط بین فردی مخدوشی دارند و ممکن است اعمال نامناسبی از آنها سر بزند. ما میدانیم که افراد از طلسم ، اوراد و همچنین ابزار و حتی لباسهایی برای جذب و دفع چیزهای استفاده میکنند. اینها درواقع قراردادن شهروندان در آستانه بیماری اسکیزوتایپی است. در این ارتباط افراد به جای مراجعه به پزشک باور غلط خودمبنی بر استفاده از خدمات جادوگران را برای درمان همه مشکلات در دستورکار قرار میدهند. این افراد ازهرگونه ارتباط مداومی با دیگران دوری میکنند به طوری که حلقه ارتباطات آنها محدود به اعضای خانواده میشود. به کاربردن الفاظ خاص و نامتعارف و انجام حرکات و آیین خاصی باعث میشود که دیگران آنها را عجیب و غریب صدا کرده و یا مورد تمسخر قرار دهند. این خود یکی از اساسی ترین دلیلهای دوری گزینی، انزوا و بدبینی نسبت به دیگران( به دلیل ترس از مسخره شدن) در این افراد میباشد.
9_عدم امکان کنترل رفتار: عموما افراد تحت تآّثیر فرقهها علیرغم شعارهای اولیه که با ادعای تسلط بر خویشتن مطرح میشود ، پس از مدت کوتاهی عنان و اختیار خود را در خصوص کوچکترین کارهای فردی از کف میدهند. وابستگی آنها به فرد و توانایی بیرونی باعث میشود تا قدرت تصمیمگیری و مقاومت در برابر مشکلات دراین اشخاص کاملا ازبین برود.
10_کاهش یا افزایش شدید میل جنسی: رژیم غذایی، تمرینها، مراقبه و برخی موارد دستورالعملهای رفتاری در فرقهها موجب میشود تا افراد به کاهش ویا هیجان و افزایش فوقالعاده میل جنسی مبتلا شود که خود این امر میتواند بر روند سلامت روحی و روانی افراد و حتی سلامت جسمی ایشان تآّثیر بسزایی برجای بگذارد. علاوهبراین باید در نظر داشت که عوامل فوق ممکن است بیماریهای دیگری را نیز سبب شود که از حوصله این نوشتار خارج است.
بنابر توضیحات ارائه شده ما در کشور و خصوصا استانهای بسیار آسیبپذیری همچون تهران و البرز نیازمند به پاسخگویی مستقیم به قربانیان فرق میباشیم. قربانیان تفکر خرافی در حوزه باورهای دیرینه نسبت به جن و طلسم و انواع ادعیه مجهول یا صحیح و همچنین قربانیان نوین فرقههای همچون عرفان حلقه و یا مکاتبی مثل آئین اوشو اکنکار و ....... تیتراژ منظر الحاد و فساد در افکار مریدان و همچنین نیازمندی به درمان مبتلایان به فرقه میبایست در مرکز توجه قرار بگیرند.
براین نکته مهم باید تآّکید کرد که مسآّله اصلی دراین گفتار "افراد قربانی" و نه ساختار و سازمان فرقه است. چراکه پس از مدتی فرقه اورا با انبوهی از مشکلات و باورهای خرافی یا ناسالم تنها گذاشته و خود فرد یا اعضای خانوادهاش میبایست تاوان این آثار را به تنهایی بدوش بکشند.
متآّسفانه در کشور مرکز مستقلی پیرامون خدمترسانی به قربانیان فرق وجود ندارد و افراد مجبورند غیرسازمان یافته و دارای برنامهریزی مشخص به اشخاص اعم از حوزوی- دانشگاهی- پزشک یا روانپزشک و مشاور به جستجوی درمان خود بپردازند. ما در تلاش هستیم تا این امکان را بصورت یکپارچه و در یک محیط در اختیار قربانیان قرار دهیم.
بحران...برچسب : نویسنده : 8bohran9 بازدید : 82